اولین محرم پسرم........
مامانی پارسال همچین روزایی شما تو دلم بودید و منم به خاطر داشتن شما رو ابرا سیر میکردم الانم تو بغلم نشستی و منم کیف میکنم امروز 8 محرم بود و من همراه با مادرجون شما رو به همایش شیرخوارگان علی اصغر بردیم کلاه و لباس سبزی که زن عموت زحمت دوختش رو کشیده بودن رو تنت کردم خیلی ماه شده بودی خاله فاطی و عرشیا هم بودن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی