هورااااااااااا اولین مروارید پسرمممممممممم هم اومد
٢١ اذر ماه بود و داشتم به شما شیر میدادم چند روز بود خیلی بی قراری میکردی دائم یا دستای خودت تو دهنت بود یا دست من و بابایی رو میخواستی بخوری اون روز که دستم به لثت خورد یه تیزی کوچولویی رو احساس کردم دیدم بله دندون پایینت داره در میاد مبارکت باشه عزیزم وقتی عمه سمیه از تهران اومدن تصمیم دارم واستون جشن دندونی بگیرم و اش بپزم و واستون کیک بگیرم
نویسنده :
سعیده
12:40